از پشت آمده بودی بازویم را گرفتی خیابان باد شد به افق پیوست بارانی دیدم قطراتش همه تبر و تنم که زیر قطراتش سلاخی شد نمی دانم از گرمای تنت بود یا از قار قار آن کلاغ: هر که را می دیدم دائم به فضا دائم به هوا تف می کرد
سنگین بود! اما خوب توصیف شده بود، یعنی تو ذهن کاملاً تصویر شد... حس خاصی داشت و یک جایی هم آب دهنم رو قورت دادم. فقط شرمنده، من معنی عنوان رو نمیفهمم (خب ندانستن که عیب نیست، نپرسیدن عیب ده، البته رفتم سرچ هم کردم ها، معنی زمین سخت و ناهموار داد بهم، همینه؟)
زمین سست و هموار :))) نه! وعر رو از گرگ بیابون یاد گرفتم :دی شر و ور شنیدین؟ استاد بیابان اومدن کردنش شعر و وعر :دی ما هم از "وعر" به تنهایی استفاده نمودیم!
منم واسه اینکه یه چیزی گفته باشم میگم :دی البته توی ف ب هم نوشته بودم اما نمیدونم چرا کامنتم نابود شده بود! احتمالا نت خودم مشکل داره استاد اگه میشه رابطه ی بین گرمای تن و قار قار کلاغ و تف کردن رو بفرمایین. با تشکر :دی
اگه دنبال رابطه ی رئالیستی می گردین، بعد می دونم رابطه ای داشته باشن.
صرفا ازون جهت که یکی از قشنگترین آثارت بی کامنت مونده بود
مشتاق داستانش هستیم بسی :)
سنگین بود!
اما خوب توصیف شده بود، یعنی تو ذهن کاملاً تصویر شد...
حس خاصی داشت و یک جایی هم آب دهنم رو قورت دادم.
فقط شرمنده، من معنی عنوان رو نمیفهمم (خب ندانستن که عیب نیست، نپرسیدن عیب ده، البته رفتم سرچ هم کردم ها، معنی زمین سخت و ناهموار داد بهم، همینه؟)
زمین سست و هموار :)))
نه! وعر رو از گرگ بیابون یاد گرفتم :دی
شر و ور شنیدین؟
استاد بیابان اومدن کردنش شعر و وعر :دی
ما هم از "وعر" به تنهایی استفاده نمودیم!
منم واسه اینکه یه چیزی گفته باشم میگم :دی
البته توی ف ب هم نوشته بودم اما نمیدونم چرا کامنتم نابود شده بود! احتمالا نت خودم مشکل داره
استاد اگه میشه رابطه ی بین گرمای تن و قار قار کلاغ و تف کردن رو بفرمایین. با تشکر :دی
اگه دنبال رابطه ی رئالیستی می گردین، بعد می دونم رابطه ای داشته باشن.
استادم ازت :دی
خداییش خیلی بهت میاد، استاد بیابان :دی